۱۳۸۹-۱۰-۰۹

No Way

بعضي از حرفا هيچ راهي رو واسه بازگشت نميذارن
درست مثل وقتي كه پاتو ميذاري تو دمپايي خيس دستشويي

۱۳۸۹-۱۰-۰۸

Troubleshooting

ندانستن عيب نيست
با پرسيدن خود را به دردسر نيندازيد
پ.ن:والا

اشتباهات در صفحات فيلترات

اوني كه داره سايتهاي مثلاً غير اخلاقي رو واسه حفظ فرهنگ فيلتر ميكنه،
هنوز نمي دونه كه "گزارشات" درست نيست
هنوز دستور زبان فارسي رو بلد نيست،ميخواد فرهنگ فارسي رو از تهاجم حفظ كنه
به قول مملكته داريم،مملكته داريم؟

۱۳۸۹-۰۹-۱۵

باز خوانی یک نوحه

می خواند:
"به حالِ آلِ پیغمبر،در و دیوار می گریند"
آل پیامبر در راه هدفشان جان دادند و در و دیوار نفهم گریه کردند...
ما هم راه آل پیامبر را بی خیال شده ایم و پیرو در و دیوار شده ایم....
پ.ن:به حال آل ما،هیچکس نمی گرید،حتی آسمان هم گریه اش را از ما دریغ کرده است

محرم الحرام

اگر در این ماه گریه ام بگیرد
اگر بگیرد،
برای امام حسین نیست
برای مردمی است که
نمی دانند راه امام حسین چیست،
نمی دانند سرزمین بی آب و باران کجاست
نمی دانند بی بارانی یعنی فرو رفتن در نکبت
نکبتِ احمقانه زیستن...
پ.ن:من هم در نکبت به سر می برم...


Dead Freedom

باز هم محرم الحرامي كه
فلسفه اش را سفسطه گران به صليب كشيدند،
آنچه باقي مانده است
صداي سم اسبان است و ضجه زدن براي شهدايي كه
"عند ربهم يرزقون"
و سايه ستم ستمگرانش مستدام است همچنان...

۱۳۸۹-۰۹-۱۲

مثلاً حرفاي تو

"شبا كه ما مي خوابيم    آقا پليسه بيداره"
في التحليل البيت الفوق
نبايد مثلاً توقع داشت كه روزها اگر مثلاً در ميدان ِ مثلاً كاج
مثلاً قتلي رخ داد
يك مثلاً پليس كه شبها مثلاً بيدار بوده است
بتواند از قتل(البته مثلاً) مثلاً جلوگيري كند
چون بنا به عكس ِ نقيض شعر كذا روزها  واقعاً در خواب به سر مي برد...